سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مال از خرد سودمندتر نیست ، و هیچ تنهایى ترسناکتر از خود پسندیدن ، و هیچ خرد چون تدبیر اندیشیدن ، و هیچ بزرگوارى چون پرهیزگارى ، و هیچ همنشین چون خوى نیکو ، و هیچ میراث چون فرهیخته شدن ، و هیچ راهبر چون با عنایت خدا همراه بودن ، و هیچ سوداگرى چون کردار نیک ورزیدن ، و هیچ سود چون ثواب اندوختن ، و هیچ پارسایى چون باز ایستادن هنگام ندانستن احکام ، و هیچ زهد چون نخواستن حرام ، و هیچ دانش چون به تفکر پرداختن ، و هیچ عبادت چون واجبها را ادا ساختن ، و هیچ ایمان چون آزرم و شکیبایى و هیچ حسب چون فروتنى ، و هیچ شرف چون دانایى ، و هیچ عزت چون بردبار بودن ، و هیچ پشتیبان استوارتر از رأى زدن . [نهج البلاغه]
گل مریم
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
شـعر بهاری

abas :: چهارشنبه 88/12/26 ساعت 2:4 عصر

 

 

 

 

 

خوش آمد بهار

گل از شاخه تابید خورشید وار

چو آغوش نوروز پیروز بخت

گشوده رخ و بازوان درخت

گل افشانی ارغوان

نوید امید است در باغ جهان

که هرگز نماند به جای

زمستان اهریمنی

بهاران فرا میرسد پرسیدنی

سراسر همه مژده ی ایمنی

در این صبح فرخنده ی تابناک

که از زندگی دم زند جان خاک

بیا با دل و جان پاک

همه لحظه ها را به شادی سپار

نوایی هم آهنگ یاران برآر

خوش آمد بهار

 

 

 


 

 

 

 

بوی باران بوی سبزه بوی خاک

شاخه های شسته باران خورده پاک

آسمان آبی و ابر سپید

برگهای سبز بید

عطر نرگس رقص باد

نغمه ی شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک میرسد اینک بهار

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ها و دشت ها

خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال غنچه های نیمه باز

خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب

خوش به حال آفــتـاب

ای دل من گرچه در این روزگار

جامه ی رنگین نمی پوشی به کام

باده ی رنگین نمی نوشی ز جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست

جامت از آن می که می باید تهی ست

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب

ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار

گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ

هفت رنگش میشود هفتاد رنگ

 

 


 

باز کن پنجره ها را که نسیم

روز میلاد عقاقی ها را

جشن میگیرد

و بهار

روی هر شاخه کنار هر برگ

شمع روشن کرده ست

همه چلچله ها برگشتند

و طراوت را فریاد زدند

کوچه یکباره آواز شده ست

و درخت گیلاس

هدیه جشن عقاقی ها

گل به دامن کرده ست

باز کن پنجره ها را ای دوست

هیچ یادت هست؟

که زمین را عطشی وحشی سوخت

برگ ها پژمردند

تشنگی با جگر خاک چه کرد

هیچ یادت هست؟

توی تاریکی شب های بلند

سیلی سرما با تاک چه کرد

هیچ یادت هست

با سر وسینه ی گل های سپید

نیمه شب باد غضبناک چه کرد

هیچ یادت هست؟

حالیا معجزه ی باران را باور کن

و سخاوت را در چشم چمنزار ببین

و محبت را در روح نسیم

که در این کوچه ی تنگ

با همین دست تهی

روز میلاد اقاقی ها را

جشن میگیرد

خاک جان یافته است

تو چرا سنگ شدی

تو چرا این همه دلتنگ شدی

باز کن پنجره ها را و بهار را باور کن

 

 شعر بهاری از فریدون مشیری

 


نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تنهایی
شـعر بهاری
گل مریم
نگــاه
رنـج دل
آهنگ گل مریم
قصرآرزو
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
گل مریم
abas
به گل مریم خوش آمدیدامیدوارم لحظات خوبی داشته باشید gole1maryam.ir@gmail.com
Link to Us!

گل مریم

Hit
مجوع بازدیدها: 148928 بازدید

امروز: 1 بازدید

دیروز: 2 بازدید

Notes subjects


آهنگ گل مریم[2] . تنهایی . رنـج دل . سپیده . شعر بهار . شـعر بهاری . شعرگل مریم . قصرآرزو . گل مریم . گلایه . نگاه .

Archive


فروردین 1386
فروردین 1388
فروردین 88

links
گل مینا
آرتین شاهوران

LOGO LISTS






In yahoo

یــــاهـو

کد آهنگ


دریافت کد ساعت

کد ماوس